سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف دل

درپی پیر مغان راهی میخانه شدم

از بد حادثه در راه بر این خانه شدم

 

جلوه ی چون مه یارم بِرُبود از من هوش

باده ی عشق بنوشیدم و دیوانه شدم

 

از برای دل خود تا که بسازم تسکین

راهی میکده هر روز چه مستانه شدم

 

تا رسیدن به کمال ره عشق و مستی

به تمنای وصالت پِی پیمانه شدم

 

ساقی از من بربود عقل و دلم را, هیهات

کز تب عشق تو سوان چو پروانه شدم

 

شعر حافظ چو اثر کرد به جسم و جانم

رستم از دام جهان, رفتم و بیگانه شدم

 

خانه ی عشق بنا کردم و همچون شیرین

سیل بی مهری تو آمد و بی خانه شدم


ارسال شده در توسط مجتبی بابازاده